exiting

تلفظ آنلاین

/'egzıtıŋ/

exit :
خروجی
بیرون رفتن، خروج بازیگر از صحنه نمایش، در رو، مخرج، خارج شدن، عزیمت، مرگ، کامپیوتر: خروج، عمران: خروج، معماری: خروجی، نظامی: درگذشت
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
exiting
[noun]
Synonyms: departure, egress, egression, exit, exodus, offgoing, setting-out, withdrawal
Antonyms: entering

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.