دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی entering )

entering

تلفظ آنلاین

entering noun. ['ɛnt(ǝ)rɪŋ]

وارد شدن

داخل شدن، درآمدن، تو رفتن، اجازه دخول دادن، قدم نهادن، داخل عضویت شدن، نام نویسی کردن، ثبت کردن، مهندسی: وارد شدن، کامپیوتر: داخل کردن، حقوقی: وارد یا ثبت کردن، ورزش: نام نویسی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» entering
» entering angle
» entering group
» entering side
» entering through

English Dictionary

entering noun. ['ɛnt(ǝ)rɪŋ] ME.
[from ENTER verb + -ING¹.]
1. The action of ENTER verb. ME.

2. An entrance; a door, a gate, etc.; an opening. LME-M16.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲