emplace

تلفظ آنلاین

کار گذاشتن، جا گذاشتن، موضع گرفتن مستقر کردن یا شدن، در محلی قرار دادن، در محل معینی قرار دادن، نظامی: جا انداختن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
em·place (ěm-plās)
tr.v. em·placed, em·plac·ing, em·plac·es
To put into place or position:
emplace a fortification on the hilltop.

[TahlilGaran] American Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.