مهندسی: اعوجاج، 
کامپیوتر: واپیچش، 
تربیت بدنی: اعوجاج، شکستگی، 
مهندسی: تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه، 
هواپیمایی: کج شکلی، اعوجاج، پیچیدگی، کرنش زاویه ای، 
معماری: صدای نامفهوم داشتن، تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه، 
نظامی: نسبت اشل قایم به اشل افقی در مدلها، 
عمران: تحریف، 
روانشناسی: اغتشاش، 
مهندسی: انحراف، کژدیسی، 
اقتصاد: تحریف، اعوجاجاعوجاج، 
کامپیوتر: واپیچش، 
تربیت بدنی: اعوجاج، شکستگی، 
مهندسی: تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه، 
هواپیمایی: کج شکلی، اعوجاج، پیچیدگی، کرنش زاویه ای، 
معماری: صدای نامفهوم داشتن، تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه، 
نظامی: نسبت اشل قایم به اشل افقی در مدلها، 
عمران: تحریف، 
روانشناسی: اغتشاش، 
مهندسی: انحراف، کژدیسی، 
اقتصاد: تحریف، اعوجاجکج شدگی، تغییر شکل، 
عمران: پیچیدگی
 [TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
 distortion[noun]Synonyms:- misrepresentation, bias, falsification, perversion, slant
- deformity, bend, buckle, contortion, crookedness, malformation, twist, warp 
 [TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲