دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی discal )

discal

تلفظ آنلاین

discal adjective. ['dɪsk(ǝ)l]

دیسک

صفحه، صفحه کلاچ، صفحه دیسک تیغ اره، صفحه ساختن، گرده، قرص، دایره، مهندسی: صفحه گرامافون، کامپیوتر: دیسک، گرده، ورزش: صفحه هالتر، علوم هوایی: حلقه ای که تیغه های یک مرحله از کمپرسور روی آن قرار می گیرد

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» discal
» discalceate
» discalceated
» discalced
» discant

English Dictionary

discal adjective. ['dɪsk(ǝ)l] M19.
[from Latin DISCUS + -AL¹.]
Of, pertaining to, or of the nature of, a disc; discoid.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲