diffusion

تلفظ آنلاین

/dıf'ju:ʒən/

انتشار نور، تخلیه کردن با فشار، کم کردن از قدرت، تخلیه فشار، پراکندگی، ریزش، افاضه، انتشار، پخش شدگی، کامپیوتر: نفوذ، شیمی: نفوذ، روانشناسی: پخش، زیست شناسی: پخش، بازرگانی: اشاعه، ورزش: پخش، علوم هوایی: انتشار، نظامی: خالی کردن بار
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: نفوذ، کامپیوتر: پخش، زیست شناسی: پخش، نفوذ، شیمی: پخش، تربیت بدنی: انتشار، هواپیمایی: انتشار نور، تخلیه کردن با فشار، کم کردن از قدرت، تخلیه فشار، خالی کردن بار، نظامی: پخش، روانشناسی: انتشار، پراکندگی، اشاعه، اقتصاد: ریزش، افاضه، انتشار، پخش، پخش شدگیزیست شناسی: انتشار

[TahlilGaran] Persian Dictionary

See main entry: diffuse

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.