despatch

تلفظ آنلاین

ACRONYM

despatch /dɪˈspætʃ/

فرستادن، ارسال کردن، اعزام، ارسال، بازرگانی: مخابره
despatch (= dispatck) :
ایفاد کردن، ایفاد، نامه فوری، پیام فوری، حقوقی: نامه یا پیامی است که حکومت برای نماینده خود در خارج از کشور می فرستد و تعلیمات و تذکرات خاصی به او می دهد و همچنین هر مراسله ای را گویند که این نمایندگان برای دولت خود می نویسد
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
despatch /dɪˈspætʃ/
another spelling of dispatch

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English

despatch
An agreed upon amount of money that is paid by the shipowner to the shipper or receiver, when loading or discharging is performed faster than the allotted time.

[TahlilGaran] Acronyms and Abbreviations Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.