deflection
de‧flec‧tion /dɪˈflekʃən/ noun [uncountable and countable]
تغییر شکل خمشی، تغییر مکان، پایین افتادگی، واخمش، خمیدگی، طفره، انکسار، شکست، انحناء، خم سازی، انحراف، پیچش، مهندسی: انحراف، مهندسی: خمش، عمران: خمش، معماری: انحراف، روانشناسی: انحراف، ورزش: ورتابش، ضربه ای که به چیزی بخورد و گوی به طرف دروازه برود، نظامی: سمت، زاویه انحراف، علوم دریایی: زاویه انحراف
deflection (gun,artill) :
علوم دریایی: انحراف در سمت
▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼
Advanced Persian Dictionaryمهندسی: انحراف، ورتابش،
تربیت بدنی: تغییر شکل خمشی، تغییر مکان، انحراف،
مهندسی: ضربه ای که به چیزی بخورد و گوی به طرف دروازه برود،
هاکی روی یخ، : ورزشی: خمیدگی، پایین افتادگی، واخمش، انحراف،
معماری: سمت،
توپخانه :، زاویه انحراف،
دریایی، : علوم نظامی: خمیدگی، خمش،
عمران: طفره، انحراف،
روانشناسی: خمش،
مهندسی: انکسار، شکست، انحنای، خم سازی، انحراف، پیچش
[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
Synonyms & Related Wordsdeflection[noun]Synonyms: deviation, bend, divergence, swerve
Related Words: bending,
curving,
twisting,
departing,
swerve,
swerving,
veer,
veering [TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲
English Dictionaryde‧flec‧tion /dɪˈflekʃ
ən/
noun [uncountable and countable]1. the action of making something change its direction
deflection of
the deflection of the missile away from its target2. technical the degree to which the moving part on a measuring instrument moves away from zero
[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲