crippled

/'krıpəld/

cripple :
چلاق، زمین گیر، عاجز، لنگ کردن، فلج کردن، حقوقی: زمین گیر، ورزش: پرتاب توپ زمانی که حساب 3-0 یا 3-1 است، علوم دریایی: آسیب دیدن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
crippled
[adjective]
Synonyms: disabled, handicapped, incapacitated, laid up (informal), lame, paralysed

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

See main entry: cripple

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.