corrosion
cor‧ro‧sion /kəˈrəʊʒən $ -ˈroʊ-/ noun [uncountable]
کندوساب، رفتگی، زنگ خوردگی، فرسودگی، خورده شدن، خوردگی (عمل شیمیایی)، تحلیل، فساد تدریجی، زنگ زدگی، مهندسی: خورندگی، عمران: فساد تدریجی، معماری: فرسایش شیمیایی، شیمی: خوردگی، زیست شناسی: خوردگی، علوم هوایی: خوردگی، نظامی: فساد فلزات
▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼
Advanced Persian Dictionaryمهندسی: خوردگی،
زیست شناسی: خوردگی،
شیمی: خوردگی،
هواپیمایی: کندوساب، خوردگی، رفتگی، زنگ زدگی، زنگ خوردگی، فرسایش شیمیایی،
معماری: زنگ زدگی، فرسودگی، فساد فلزات،
نظامی: خورده شدن، فساد تدریجی،
عمران: خوردگی، خورندگی،
مهندسی: خوردگی (عمل شیمیایی)، تحلیل، فساد تدریجی، زنگ زدگی
پزشکی: خورندگیخوردگی، فساد تدریجی، فساد، زنگ زدگی،
مهندسی: پوسیدگی
[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
English Dictionarycor‧ro‧sion /kəˈrəʊʒ
ən $ -ˈroʊ-/
noun [uncountable][
Date: 1300-1400;
Language: Late Latin;
Origin: corrosio, from Latin corrodere; ⇒ corrode]
the gradual destruction of metal by the effect of water, chemicals etc or a substance such as
rust produced by this process:
They are sprayed with oil to prevent corrosion. Check for signs of corrosion. [TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲
Collocationscorrosion noun VERB + CORROSION cause | prevent | suffer from a building whose structure is suffering from corrosion PHRASES signs of corrosion [TahlilGaran] Collocations Dictionary ▲