دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی compressed )

compressed

تلفظ آنلاین

/kəmp'rest/

فشرده، متراکم

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» compressed
» compressed air
» compressed air tunnel
» compressed asphalt
» compressed file

English Dictionary

com·pressed (kəm-prěst

)
adj.
► Pressed together or into less volume or space.
► Biology. Flattened, especially laterally or lengthwise, as certain leafstalks or the bodies of many fishes.

[TahlilGaran] American Dictionary ▲