دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی comping )

comping

comping noun. ['kɒmpɪŋ]

چیزی را رایگان دادن، مجانی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» comping
» complacence
» complacency
» complacent
» complacently

English Dictionary

comping noun. ['kɒmpɪŋ] L20.
[from COMP noun + -ING¹.]
The practice of entering numerous competitions (esp. those promoting consumer goods) in order to win as many prizes as possible.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲