دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی comminatory )

comminatory

تلفظ آنلاین

comminatory adjective. ['kɒmɪnǝt(ǝ)ri]

تهدیدی، تهدیدآمیز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» comminatory
» commingle
» commingling
» comminute
» comminution

English Dictionary

comminatory adjective. ['kɒmɪnǝt(ǝ)ri] E16.
[medieval Latin comminatorius, from comminat-: see COMMINATION, -ORY².]
Threatening; denunciatory.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲