collusion ●○○○○

تلفظ آنلاین

GRE

collusion /kəˈluːʒən/ noun [uncountable]

ساخت و پاخت، توافق میان فروشندگان یک کالا (یا کالاها)، ساخت وپاخت، تبانی، سازش، هم نیرنگ، بست وبند، حقوقی: تبانی کردن، بازرگانی: قرار پنهانی، توافق میان فروشندگان یک کالا
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
collusion
[noun]
Synonyms: complicity, connivance

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

collusion /kəˈluːʒən/ noun [uncountable]
a secret agreement that two or more people make in order to do something dishonest

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.