دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی broadbrush )

broadbrush

تلفظ آنلاین

broad‧brush /ˈbrɔːdbrʌʃ $ ˈbrɒːd-/ adjective [only before noun]

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» broadbrush
» broadcast
» broadcast controlled air interception
» broadcast station
» broadcaster

English Dictionary

broad‧brush /ˈbrɔːdbrʌʃ $ ˈbrɒːd-/ adjective [only before noun]
dealing only with the main parts of something, and not with the details Synonym : general:

a broadbrush strategy

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲