دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی bedazzled )

bedazzled

تلفظ آنلاین

be‧daz‧zled /bɪˈdæzəld/ adjective

bedazzle :

مسحورکردن، مات و مبهوت کردن، بکلی خیره کردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» bedazzled
» bedazzlement
» bedbug
» bedchamber
» bedclothes

English Dictionary

be‧daz‧zled /bɪˈdæzəld/ adjective literary
if you are bedazzled by something, you find it so impressive that it surprises and confuses you Synonym : dazzled

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲