
beaded



bead‧ed /ˈbiːdəd, ˈbiːdɪd/ adjective
bead :برگرداندن لبه های ورق، لبه دار کردن، دانه تسبیحی، زبانه، فتیله، (برجسته کاری)، مگسک تفنگ، کوچک و لاغر، دانه تسبیح، خرمهره، منجوق زدن، بریسمان کشیدن، مهره ساختن، مهندسی: دانه های حاصل از جوشکاری، معماری: گچبری گردو کوچک، علوم هوایی: موج خطی در ورقه های فلزی، نظامی: ریزه