دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی accused )

accused ●●●○○

تلفظ آنلاین

Oxford CEFR | C1IELTS

ac‧cused /əˈkjuːzd/ noun

متهم، حقوقی: متهم

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» accused
» accuser
» accusing
» accusingly
» accustom

English Dictionary

ac‧cused /əˈkjuːzd/ noun
the accused [singular or plural] the person or group of people who have been officially accused of a crime or offence in a court of law

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲