acclimatization

اقلیم پذیری، هم هوایی، (=acclimatation) توافق با آب و هوای یک محیط، خو گرفتگی، سازش، (با آب هوای تازه)، شیمی: سازش با محیط، زیست شناسی: بوم پذیری، ورزش: سازش با محیط، عادت کردن به هوای کوهستان
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
acclimatization
[noun]
Synonyms: adaptation, adjustment, habituation, inurement, naturalization

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

See main entry: acclimatize

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.